(گُ) [ په. ] (اِ.)۱- عضو تولید مثلی و تکثیر گیاهان که از برگهای تغییر شکل یافته به وجود آمدهاست. گل ممکن است سلولهای هر دو جنس نر و ماده را شامل باشد و یا فقط ممکن است سلولهای یک جنس (نر و یا ماده) را دربرداشته باشد. اکثر گلها دارای رنگهای مختلف و بوی مطبوع میباشند و زیبایی خاصی دارند و از این جهت به عنوان زینت نگه داری میشوند.۲- به طور عام هر گیاه علفی گل دار.۳- غنچه وا شده، غنچه شکفته.۴- مطلق گُل سرخ.۵- اخگر، شعله.۶- خوب، دوست داشتنی.۷- محبوب، معشوق.۸- هر چیز زیبا و محبوب.۹- نوایی است از موسیقی قدیم.۱۰ - قسمت مرکزی هندوانه که خوش خوراک تر است.۱۱ - چهره سرخ و خوش آب و رنگ.۱۲ - اشکال هندسی شش گوشه و هشت گوشه و ده گوشه و دوازده گوشه و غیره که در خاتم سازی به کار میرود. ؛~ از ~ کسی شکفتن چهره کسی از شادی درخشیدن. ؛ ~ سرسبد کنایه از: نمونه اعلاء، نمونه بهترین. ؛~کاشتن کنایه از: هنرنمایی کردن، کار نظرگیری انجام دادن.
(گُ) [ په. ] (اِ.)۱- عضو تولید مثلی و تکثیر گیاهان که از برگهای تغییر شکل یافته به وجود آمدهاست. گل ممکن است سلولهای هر دو جنس نر و ماده را شامل باشد و یا فقط ممکن است سلولهای یک جنس (نر و یا ماده) را دربرداشته باشد. اکثر گلها دارای رنگهای مختلف و بوی مطبوع میباشند و زیبایی خاصی دارند و از این جهت به عنوان زینت نگه داری میشوند.۲- به طور عام هر گیاه علفی گل دار.۳- غنچه وا شده، غنچه شکفته.۴- مطلق گُل سرخ.۵- اخگر، شعله.۶- خوب، دوست داشتنی.۷- محبوب، معشوق.۸- هر چیز زیبا و محبوب.۹- نوایی است از موسیقی قدیم.۱۰ - قسمت مرکزی هندوانه که خوش خوراک تر است.۱۱ - چهره سرخ و خوش آب و رنگ.۱۲ - اشکال هندسی شش گوشه و هشت گوشه و ده گوشه و دوازده گوشه و غیره که در خاتم سازی به کار میرود. ؛~ از ~ کسی شکفتن چهره کسی از شادی درخشیدن. ؛ ~ سرسبد کنایه از: نمونه اعلاء، نمونه بهترین. ؛~کاشتن کنایه از: هنرنمایی کردن، کار نظرگیری انجام دادن.